مثبت و منفی در طراحی گرافیک
در مبحث مثبت و منفی در طراحی گرافیک هر چیزی که می بینیم یا خود موضوعی اصلی است و یا حواشی و زمینه ی موضوع اصلی دیگری به اصطلاح دستور زبان یا اسم است یا صفت، این پیوستگی ساختاری در پیام بصری ارتباطی نزدیک با ترتیب دیدن عناصر و جذب اطلاعات دارد. مربع مثال خوبی از یک بیان بصری مثبت است که حدود و ویژگی های خود را به روشنی بیان می کند (شکل ۶۱-۲). مربع ساده ترین شکلی است که می توان برای این مثال ها انتخاب کرد.
در خصوص مثبت و منفی در طراحی گرافیک وارد شدن یک نقطه به مربع، با این که خود نیز یک عنصر بصری ساده است، نوعی تنش بصری ایجاد کرده و موجب می شود تا توجه بیننده از مربع به آن بخش خاص معطوف شود (شکل ۶۲-۲). در اینجا نوعی توالی نگاه رخ می دهد که آن را دیدن مثبت و منفی می نامند.
اهمیت مثبت و منفی
اهمیت مثبت و منفی در طراحی گرافیک صرفا به معنی آن است که عناصر در یک رخداد بصری در عین مستقل بودن کلیتی یکپارچه تشکیل می دهند. شکل های ۶۲-۲ و ۶۳-۲ نشان می دهد که مثبت و منفی به هیچ وجه به معنی تیرگی و روشنی یا تصاویر آیینه ای که در سینما و عکاسی رایج است نیست. نقطه چه به صورت تیره در زمینه ی روشن (شکل ۶۲-۲) و چه به صورت روشن در زمینه ی تیره (شکل ۶۳-۲)، در هر حال شکلی مثبت و تنشی فعال بوده و مربع نیز یک فرم منفی تلقی می شود. به عبارت دیگر در بیان بصری هر چیزی که توجهی بیننده را به خود جلب کند عنصر مثبت تلقی شده و عناصر خنثی تر منفی محسوب می شوند.
مثبت و منفی ابزار چشم
دیدن مثبت و منفی در طراحی گرافیک می تواند ابزار چشم باشد. بیننده به تصویر نگاه می کند و در آن نشانه های بصری خاصی می بینند که در واقع در آن تصویر وجود ندارد. قرار گرفتن دو نفر در کنار یکدیگر در دوردست ممکن است به صورت سگی به نظر رسد که روی پاهای عقبش نشسته است. یا ممکن است شکل یک صخره به صورت یک پرتره دیده شود.
توجه به نشانه های فعال در دیدن یک موضوع گاهی بیننده را آنقدر درگیر خود می کند که تقریبا دیدن چیزی را که واقعا در حال نگریستن به آن است غیر ممکن می کند. این خطای چشم همیشه مورد توجه روانشناسان گشتالت بوده است. شکل ۶۴-۲ نوعی توالی مثبت و منفی را نشان می دهد که به صورت یک گلدان و دو نیمرخ دیده می شود. با نگاه کردن به این شکل بگویید کدام نشانه را ابتدا متوجه شدید، البته اگر واقعا هر دو نشانه را تشخیص داده اید.
همین وضعیت برای دیدن اعداد دو و سه لاتین در شکل ۶۵-۲ مشاهده می شود. در این دو مثال تفوق و برتری یک عنصر بر دیگری نامحسوس است که ابهام را در بیان بصری تقویت می کند. چشم در چیزی که می بیند دنبال راه حلی ساده می گردد. و هر چند که این - فرایند طولانی و پیچیده باشد در نهایت به سادگی ختم می شود.
سمبل چینی یین و یانگ
مثبت و منفی در سمبل چینی یین و یانگ که در شکل ۶۶-۲ نشان داده شده است نمونه ی کاملی از یک طرح متضاد و در عین حال مکمل است. یین و یانگ این چرخی که هرگز متوقف نمی شود، با سادگی و پیچیدگی پر جنب و جوش اش، در حال حرکتی دایمی است و حالت مثبت و منفی بصری آن هرگز حل نمی شود. این سمبل دو عنصر مجزا را با تعادلی ظریف در یک کل منسجم گرد هم آورده است.
مثال های دیگری از واقعیت روانشناسانه ی دیدن وجود دارد که می توان از آنها در فهم زبان بصری استفاده کرد. در یک پهنه ی بصری هر عنصری که بزرگتر باشد، نزدیک تر به نظر می رسد (شکل ۶۷-۲). و اگر عناصر کمی روی هم قرار بگیرند، اختلاف بعد تشدید نیز می شود (شکل ۶۸-۲). یک شکل روشن در یک زمینه ی تیره منبسط شده و بزرگ تر به نظر می رسد در صورتی که شکل تیره در زمینه ی روشن منقبض شده و کوچکتر به نظر می رسد (شکل ۶۹-۲).
روش برلیتز
در موضوع مثبت و منفی در طراحی گرافیک لازم به ذکر است که در ارتباط بصری روشی به نام روش برلیتز وجود دارد. در این روش لازم نیست افعال را صرف کنید یا دستور زبان را یاد بگیرید و یا املای لغات را حفظ کنید. تنها کافی است آن را به کار گیرید. برای اعمال چنین روشی کافی است مداد یا تکه ای گچ بردارید و شروع به ترسیم کنید؛ خواه پلان اولیه ای برای یک خانه و خواه ترسیم طرحی از یک منظره ی عمومی می توانید سعی کنید تا معناهای بصری را برای ایجاد یک پیام، یک پلان یا یک شرح و تفسیر به کار گیرید، اما این تلاش چگونه با سواد بصری هماهنگ خواهد شد.
عمده ترین تفاوت بین روش شهودی مستقیم و سواد بصری در میزان انطباق و دقت بین پیام کد شده و پیام دریافتی است. در ارتباط کلامی گفته ی گوینده تنها یک بار شنیده می شود. در نوشتن مجال بیشتری برای کنترل پیام و تنگ کردن دامنه ی تفسیر وجود دارد. در پیام بصری نیز چنین مجالی کم و بیش هست. پیچیدگی زبان بصری نمی گذارد خیلی دامنه ی تفسیر را تنگ کرد. اما با شناخت عمیق فرایند ادراک که تعیین کننده ی نحوه ی واکنش ما به محرک های بصری است می توان معنا را بیشتر کنترل نمود.
اعتلای ترکیب بندی
مثال هایی که در این نوشته در رابطه با مثبت و منفی در طراحی ارائه شد تنها بخشی از امکانات بصری است که می توان از آنها در توسعه ی زبان بصری استفاده کرد و همه می توانند آنها را بفهمند. دانستن چنین حقایقی درباره ی ادراک موجب اعتلای ترکیب بندی شده و نوعی راهنمای گرامری برای کسانی که درصدد کسب سواد بصری هستند فراهم می کند. همان گونه که در کلام لازم نیست گوینده ی پیام شاعری توانا باشد در سواد بصری نیز طراح یا فرستنده ی پیام نباید حتما هنرمندی قهار باشد. این مقدمه ای است برای توانا ساختن نسلی که در محیطی کاملا بصری زندگی می کند. در اینجا اصول اولیه ی دستور زبان بصری ارائه شده است که نوآموزان سواد بصری می توانند با استفاده از آنها بر محتوای کار بصری خود کنترل بیشتری داشته باشند.