loading...

نویاد

بازدید : 19
شنبه 11 دی 1400 زمان : 9:08

مثبت و منفی در طراحی گرافیک

در مبحث مثبت و منفی در طراحی گرافیک هر چیزی که می بینیم یا خود موضوعی اصلی است و یا حواشی و زمینه ی موضوع اصلی دیگری به اصطلاح دستور زبان یا اسم است یا صفت، این پیوستگی ساختاری در پیام بصری ارتباطی نزدیک با ترتیب دیدن عناصر و جذب اطلاعات دارد. مربع مثال خوبی از یک بیان بصری مثبت است که حدود و ویژگی های خود را به روشنی بیان می کند (شکل ۶۱-۲). مربع ساده ترین شکلی است که می توان برای این مثال ها انتخاب کرد.

در خصوص مثبت و منفی در طراحی گرافیک وارد شدن یک نقطه به مربع، با این که خود نیز یک عنصر بصری ساده است، نوعی تنش بصری ایجاد کرده و موجب می شود تا توجه بیننده از مربع به آن بخش خاص معطوف شود (شکل ۶۲-۲). در اینجا نوعی توالی نگاه رخ می دهد که آن را دیدن مثبت و منفی می نامند.

اهمیت مثبت و منفی

اهمیت مثبت و منفی در طراحی گرافیک صرفا به معنی آن است که عناصر در یک رخداد بصری در عین مستقل بودن کلیتی یکپارچه تشکیل می دهند. شکل های ۶۲-۲ و ۶۳-۲ نشان می دهد که مثبت و منفی به هیچ وجه به معنی تیرگی و روشنی یا تصاویر آیینه ای که در سینما و عکاسی رایج است نیست. نقطه چه به صورت تیره در زمینه ی روشن (شکل ۶۲-۲) و چه به صورت روشن در زمینه ی تیره (شکل ۶۳-۲)، در هر حال شکلی مثبت و تنشی فعال بوده و مربع نیز یک فرم منفی تلقی می شود. به عبارت دیگر در بیان بصری هر چیزی که توجهی بیننده را به خود جلب کند عنصر مثبت تلقی شده و عناصر خنثی تر منفی محسوب می شوند.

مثبت و منفی در طراحی گرافیک

مثبت و منفی ابزار چشم

دیدن مثبت و منفی در طراحی گرافیک می تواند ابزار چشم باشد. بیننده به تصویر نگاه می کند و در آن نشانه های بصری خاصی می بینند که در واقع در آن تصویر وجود ندارد. قرار گرفتن دو نفر در کنار یکدیگر در دوردست ممکن است به صورت سگی به نظر رسد که روی پاهای عقبش نشسته است. یا ممکن است شکل یک صخره به صورت یک پرتره دیده شود.

توجه به نشانه های فعال در دیدن یک موضوع گاهی بیننده را آنقدر درگیر خود می کند که تقریبا دیدن چیزی را که واقعا در حال نگریستن به آن است غیر ممکن می کند. این خطای چشم همیشه مورد توجه روانشناسان گشتالت بوده است. شکل ۶۴-۲ نوعی توالی مثبت و منفی را نشان می دهد که به صورت یک گلدان و دو نیمرخ دیده می شود. با نگاه کردن به این شکل بگویید کدام نشانه را ابتدا متوجه شدید، البته اگر واقعا هر دو نشانه را تشخیص داده اید.

همین وضعیت برای دیدن اعداد دو و سه لاتین در شکل ۶۵-۲ مشاهده می شود. در این دو مثال تفوق و برتری یک عنصر بر دیگری نامحسوس است که ابهام را در بیان بصری تقویت می کند. چشم در چیزی که می بیند دنبال راه حلی ساده می گردد. و هر چند که این - فرایند طولانی و پیچیده باشد در نهایت به سادگی ختم می شود.

سمبل چینی یین و یانگ

مثبت و منفی در سمبل چینی یین و یانگ که در شکل ۶۶-۲ نشان داده شده است نمونه ی کاملی از یک طرح متضاد و در عین حال مکمل است. یین و یانگ این چرخی که هرگز متوقف نمی شود، با سادگی و پیچیدگی پر جنب و جوش اش، در حال حرکتی دایمی است و حالت مثبت و منفی بصری آن هرگز حل نمی شود. این سمبل دو عنصر مجزا را با تعادلی ظریف در یک کل منسجم گرد هم آورده است.

مثبت و منفی در طراحی گرافیک

مثال های دیگری از واقعیت روانشناسانه ی دیدن وجود دارد که می توان از آنها در فهم زبان بصری استفاده کرد. در یک پهنه ی بصری هر عنصری که بزرگتر باشد، نزدیک تر به نظر می رسد (شکل ۶۷-۲). و اگر عناصر کمی روی هم قرار بگیرند، اختلاف بعد تشدید نیز می شود (شکل ۶۸-۲). یک شکل روشن در یک زمینه ی تیره منبسط شده و بزرگ تر به نظر می رسد در صورتی که شکل تیره در زمینه ی روشن منقبض شده و کوچکتر به نظر می رسد (شکل ۶۹-۲).

روش برلیتز

در موضوع مثبت و منفی در طراحی گرافیک لازم به ذکر است که در ارتباط بصری روشی به نام روش برلیتز وجود دارد. در این روش لازم نیست افعال را صرف کنید یا دستور زبان را یاد بگیرید و یا املای لغات را حفظ کنید. تنها کافی است آن را به کار گیرید. برای اعمال چنین روشی کافی است مداد یا تکه ای گچ بردارید و شروع به ترسیم کنید؛ خواه پلان اولیه ای برای یک خانه و خواه ترسیم طرحی از یک منظره ی عمومی می توانید سعی کنید تا معناهای بصری را برای ایجاد یک پیام، یک پلان یا یک شرح و تفسیر به کار گیرید، اما این تلاش چگونه با سواد بصری هماهنگ خواهد شد.

عمده ترین تفاوت بین روش شهودی مستقیم و سواد بصری در میزان انطباق و دقت بین پیام کد شده و پیام دریافتی است. در ارتباط کلامی گفته ی گوینده تنها یک بار شنیده می شود. در نوشتن مجال بیشتری برای کنترل پیام و تنگ کردن دامنه ی تفسیر وجود دارد. در پیام بصری نیز چنین مجالی کم و بیش هست. پیچیدگی زبان بصری نمی گذارد خیلی دامنه ی تفسیر را تنگ کرد. اما با شناخت عمیق فرایند ادراک که تعیین کننده ی نحوه ی واکنش ما به محرک های بصری است می توان معنا را بیشتر کنترل نمود.

مثبت و منفی در طراحی گرافیک

اعتلای ترکیب بندی

مثال هایی که در این نوشته در رابطه با مثبت و منفی در طراحی ارائه شد تنها بخشی از امکانات بصری است که می توان از آنها در توسعه ی زبان بصری استفاده کرد و همه می توانند آنها را بفهمند. دانستن چنین حقایقی درباره ی ادراک موجب اعتلای ترکیب بندی شده و نوعی راهنمای گرامری برای کسانی که درصدد کسب سواد بصری هستند فراهم می کند. همان گونه که در کلام لازم نیست گوینده ی پیام شاعری توانا باشد در سواد بصری نیز طراح یا فرستنده ی پیام نباید حتما هنرمندی قهار باشد. این مقدمه ای است برای توانا ساختن نسلی که در محیطی کاملا بصری زندگی می کند. در اینجا اصول اولیه ی دستور زبان بصری ارائه شده است که نوآموزان سواد بصری می توانند با استفاده از آنها بر محتوای کار بصری خود کنترل بیشتری داشته باشند.

بازدید : 22
جمعه 10 دی 1400 زمان : 15:47

کالبدشناسی نگارش

در کالبدشناسی نگارش از دیدگاه نگارش و به ویژه ویرایش، یک جنبه مهم از فرم شناسی، به معنای شناخت نوع مدرك (Document) و مطلب (Fact) است که به عنوان رسانه فیزیکی نگارش به کار برده می شود. مثلا هر یک از مدرک های واژه نامه، فرهنگ، درسنامه، رمان، و سفرنامه، دارای فرم خاصی است و در نگارش آن ویژگی های فرمی معینی مراعات می شود؛ همچنین در هر یک از مطلب های گزارش، خبر، سرمقاله، و خبرنامه فرم خاصی از نگارش به کار می رود. زیرا هرنوع مدرک (مانند سفرنامه)، و هرنوع مطلب (مانند سرمقاله)، دارای قالب (Format) معینی است، که مشخصات آن را کالبدشناسی (Anatomy) می نامند. این ویژگی ها، جدا از ویژگیهای محتوایی مدرک یا مطلب هستند.

به عبارت دیگر، در کالبدشناسی نگارش از دیدگاه نگارش و ویرایش، برای هر یک از انواع «مدرک» (که تعداد کل آنها به تعبیری به حدود ۱۵۰ می رسد)، و نیز برای هر یک از انواع «مطلب» (که تعداد آنها نسبتا زیاد و نامشخص است)، یک توصیف دقیق از فرم نگارش وجود دارد. قسمتی از این توصیف به کالبدشناسی مدرک (قسمت متن) یا مطالب مربوط می شود، که در مطالب آتی نیز می شود.

نگارش هر یک از انواع مدرک مطابق فرم معینی صورت می پذیرد

در کالبدشناسی نگارش از نظر ویرایش، نگارش هر یک از انواع مدرک، مطابق فرم معینی صورت می پذیرد، و فرم معینی باید مراعات شود. مثلا فرم فرهنگ نویسی با فرم نگارش درسنامه تفاوت های آشکاری دارد: در فرهنگ، اطلاعات باید بسیار فشرده و جامع باشد؛ اما در درسنامه، اطلاعات باید به تفصیل تشریح و بسط داده شود. این مهم نیست که فرهنگ نویس چه نوع ویژگی های سبکی شخصی را به کار برده باشد.

مثلا یک فرهنگ نویس، شخصا چنین می پسندد که در متن خود فقط از واژگان فارسی سره استفاده کند؛ و یا در شرح مدخل، مثال و تصویر نیز بیاورد. بنابراین، ویراستار باید این مسائل را به عنوان تمایزات سبکی نویسنده در نظر بگیرد و به آنها احترام بگذارد. اما از سوی دیگر، از نظر ویراستار، فرم فرهنگ نویسی توصیف معینی دارد که به کالبدشناسی و تعریف فرهنگ مربوط می شود. اگر در فرهنگ از این فرم تخطی شده باشد، ویراستار موظف است به اصلاح و استانداردسازی آن مطابق با توصیف فرم فرهنگ بپردازد. این توصیف از فرم، شرح وظایف ویراستار را در ویرایش فرهنگ مشخص می کند.

انواع مدرک و انواع مطلب در کالبدشناسی نگارش

در کالبدشناسی نگارش هر یک از انواع مدرک در مدرک شناسی، و هر یک از انواع مطلب در روزنامه نگاری، دارای یک توصیف است که کالبدشناسی و فرم آن را نیز در بر دارد. به عنوان نمونه، مدرک های زیر:

درسنامه، واژه نامه، دانشنامه، کتابنامه، سفرنامه، آلمانک، زندگی نامه رمان، شعر، فیلم نامه، ... - از جمله مدرک هایی هستند که توصیف مفصل آنها در کتاب آشنایی با مرجع شناسی آمده است.

همچنین، مطلب های زیر:

خبر، گزارش، سرمقاله، نقد و بررسی، نقد، تفسیر، طنز، فکاهی، ... از جمله مطلب هایی هستند که توصیف کامل آنها در فرهنگ روزنامه نگاری آمده است.

نمونه های مثال فوق نشان می دهند که توصیف هر مدرک یا مطلب، می تواند حاوی مشخصات فرم آن نیز باشد.

برخی از نرم افزارهای مخصوص نگارش، مانند نرم افزارهای گروه Office محصول مایکروسافت، بر اساس نوع مدرک یا نوع مطلب مورد نظر کاربر، فرم نگارش معینی را در دسترس کاربر قرار می دهند که قالب نما (Template) نامیده می شود. قالب نما، در نرم افزار، به طور پیوسته کاربر را راهنمایی می کند تا مراحل نگارش را فقط در راستای فرم موردنظر پیش ببرد. مثلا اگر فرم نگارش نامه اداری، مورد نظر کاربر باشد، نرم افزار، شیوه و قالب و اطلاعات کالبدشناختی آن فرم را در دسترس کاربر قرار می دهد، و وی را در محدوده ای قرار می دهد که فقط با آنها سروکار داشته باشد.

مزایای و معایب قالب نما (Template)

در کالبدشناسی نگارش این کاربرد نرم افزارها از یک جهت بسیار مفید است، زیرا شیوه های نویسندگان گوناگون را به یکدیگر نزدیک می سازد، و این همان چیزی است که در دانش نگارش توصیه زیادی بدان شده است. اما از سوی دیگر، اشکال اساسی قالب نما (Template) در نرم افزارهای مایکروسافت و غیره در این است که براساس فرهنگ و سنت نگارش ویژه آمریکایی طراحی شده است. البته این فرهنگ و سنت بسیار پیشرفته است و مورد توجه همگان در محافل ویرایش و نگارش قرار گرفته است. اما در عوض، فرهنگ و سنت آمریکایی نگارش، به طور ضمنی، فرهنگ ها و سنت های دیگر نگارش اروپایی، آسیایی، و غیره را نادیده می گیرد.

همین اشکال، متوجه زیبایی شناسی نگارش نیز می شود، زیرا طرحواره های زیبایی شناسی را محدود به فرهنگ و سنت نگارشي خاصی می کند.

با این حال، در مجموع، استفاده از قالب نما (Template) را باید مفید به حساب آورد، تا زمانی که متخصصان نگارش و زیبایی شناسی از فرهنگ ها و کشورهای گوناگون دنیا، چاره ای بیندیشند. به نظر می رسد که این چاره اندیشی جزو مقولات گفتگوی تمدن ها باشد.

تعداد صفحات : 0

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 2
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 1
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1
  • بازدید ماه : 1
  • بازدید سال : 1
  • بازدید کلی : 154
  • <
    پیوندهای روزانه
    آرشیو
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    لینک های ویژه